جمعه رفته بودم کرج . توی خیابون یه اتوبوس شرکت واحد دیدم که راننده اش یک خانم بود و با کمال مهارت داشت رانندگی میکرد !
وقتی رسیدم خونهء داداشم ، اینو به عنوان یه خبر داغ ارائه دادم . اما محکم خورد تو ذوقم ! همه خندیدن و گفتن خبرت قدیمیه ، چون الان چند ماهه که اکثر راننده های خطوط اتوبوسرانی متروی کرج ، خانمها هستن .
کلی احساس خود فمینیسم بینی بهم دست داد و کلی هم حس کردم که کرج داره میشه پاریس ! فقط یه چیزو نفهیدم . چرا کنار دست هر کدوم از این خانمها یه شاگرد رانندهء آقا نشسته ؟ چون همونطور که میدونین آقایونی که رانندهء شرکت واحد هستن ، شاگرد ندارن . لابد ترسیدن خانمها موقع جمع کردن بلیطها دستشون بخوره به دست مردها و مرتکب گناه کبیره بشن .
ضمنا در این اتوبوسها محل نشستن خانمها جلوئه و آقایون عقب میشینن . با این حساب نمیدونم چطوری تونستن این مسئلهء شرعی رو حل کنن که جناب شاگرد راننده تنهائی وسط این همه زن بشینه . شاید هم برای استخدام شاگرد راننده از روش شاهان قاجار استفاده کردن و طرف فقط ظاهرا مرده !
Monday, April 21, 2003
Previous Posts
- دلم ميخواست يكماه قبل اين مطلبو بنويسم ولي چون شب ...
- بعد از قرنها سلام ! خوشحالم كه دوباره دارم به وبلا...
- شب سال نوست . شب دوست داشتن و محبت كردن و مهر ديدن...
- فارسی را پاس بداریم ! بعضی از حضرات هنرمند لس آنجل...
- قرار بود این مارکوئی رو بذارم توی قالب وبلاگم که ب...
- قابل توجه آدمهای کج خیال : اون مطلب 25 فوریه فقط ...
- مجردان گرامی بشتابید ! جالبه ! اینجا یه سایت ایرا...
- خدا جونم منو بغل کن . لطفا منو تنگ در آغوش بگیر و ...
- آاااااااااااااااااخ ! مردم از سردرد !
- ديشب دلم واسه بابام يه ذره شده بود . خدا رحمتش كنه...
Subscribe to
Posts [Atom]
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home