Wednesday, April 23, 2003

نسبت به امام حسين ارادت خاصي دارم ، اما از شنيدن اجباري عزاداري تكيهء بغل خونه مون بيزارم .
نميدونم كي به اين آقا گفته صداش خوبه كه رفته و مداح و نوحه خون شده . نميفهمم كي به اينها اجازه داده كه صداي بلند گوشونو اينقدر بلند كنن كه تمام اهل محل از 3 تا كوچه پائين تر و بالاتر توفيق اجباري شنيدن صداي دلنواز (!) ايشونو پيدا كنن .
يك ساعت پيش واقعا دلم ميخواست بشينم و زار زار گريه كنم ، اما نه از شنيدن وقايع دلخراش عاشورا و شرح شهادت امام حسين و تشنگي علي اصغر 6 ماهه و مصيبتهاي زينب بعد از شهادت برادران . به خاطر اين گريه ام گرفته بود كه دخترك 4 ساله ام تب داره و ميخواست بخوابه و صداي نكرهء اين مرتيكهء بي ملاحظه كه بلند گو رو عين ارث پدريش محكم چسبيده و پشتش داد ميزنه ، نميذاشت . تا چشاش گرم ميشد يهو اين يارو هيجان زده ميشد و داد ميكشيد و دخترك معصومم از خواب ميپريد و گريه ميكرد . من هم هيچ كاري نميتونستم براش بكنم و واقعا دلم ميخواست پاشم برم يكي بزنم توي گوش اين مرتيكه و بلند گو رو از دستش بگيرم و پرت كنم تو سطل آشغال .
واقعا اينها نميفهمن كه عزاداري يك چيز درونيه و به زور نميشه كسي رو مجبور كرد كه عزادار باشه ؟
نميفهمن كسي كه دلش بخواد و آمادگي روحي داشته باشه كه نوحه بشنوه ، بلند ميشه ميره اونجا و ميشنوه و گريه ميكنه ؟
نميفهمن يا خودشونو به نفهمي ميزنن ؟ فكر كنم شق دومش صحيحه .
ضمنا من اگه توي اين مملكت كاره اي ميشدم ، حتما يه قانوني ميذاشتم كه كليهء مداحين و نوحه خونها بايد اول برن تست صدا بدن و بعد مشغول به كار بشن . به خدا اگه نوحه خوني براي امام حسين صواب داشته باشه ، صداي نكرهء اين يارو تمام صوابشو تبديل ميكنه به عذاب ! شك ندارم كه روز قيامت به خاطر اينكه محكوم هستم سالي 10-15 روز صداي اين يارو رو تحمل كنم ، كلي از گناهانم بخشيده ميشه !

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home