>> گفته بودم زندگی زیباست
گفته و ناگفته ای بس نکته ها کاینجاست
سر برون آوردن گل از درون برف
تاب نرم رقص ماهی در بلور آب
خواب گندمزار در برکهء مهتاب
بوی عطر خاک باران خورده در کهسار
آمدن
رفتن
دویدن
عشق ورزیدن
در غم انسان نشستن
پا به پای شادمانیهای مردم پای کوبیدن
کار کردن
کار کردن
آرمیدن .
آری آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست
ارنه خاموش است و خاموشی گناه ماست <<
در عمرم هزاران بار پی بردم که زندگی واقعا زیباست , و آخرین حد عبرت نگرفتن از تجربه اینه که باز هم لحظاتی پیش میاد که فکر میکنم زندگی همش زشتی و پلیدی و سیاهیه .
چقدر با تمام زشتیها زیبایی , زندگی .
Wednesday, October 26, 2005
Previous Posts
- شما اعتقاد دارید که باید فارسی را پاس بداریم ؟من ک...
- چشمهایم را بسته ام و تن داده ام به تمام رذالتهایی ...
- چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبیآن شب قدر که این ...
- نو
- یه پروانهء کوچولو داره اینجا بال میزنهاین پروانه ر...
- گذشته ها و نوشته ها
- داشتم کشوهای کتابخونه رو دنبال یه چیزی به هم میریخ...
- آیا حتی ارزش فکر کردن هم داره , آدمی که حاضره محبت...
- درها را بسته ایپنجره ها را نیزو روزنه ها را حتیاگر...
- کاش وقتی جرمی مرتکب میشدی محاکمه ات میکردند تا لاا...
Subscribe to
Posts [Atom]
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home