Saturday, August 28, 2004

جمعهء گذشته براي كاري كه در يه بنگاه املاك داشتم رفته بودم كرج . از وسطهاي اتوبان چراغ بنزين ماشين روشن شد و من هم تصميم گرفتم به محض رسيدن به كرج بنزين بزنم . كرج كه رسيدم ، تازه يادم افتاد كه صبح كيف پولمو از توي كيف دستيم درآوردم كه به مريم پول بدم و يادم رفت بذارمش سر جاش ، در نتيجه پول ندارم كه بنزين بزنم .
چند وقت قبل براي يه همچين روز مبادايي يه سپهر كارت باز كرده بودم و مقدار كمي پول توش گذاشته بودم . وقتي ديدم پول ندارم كلي ذوق كردم و در حاليكه به هوش خودم آفرين ميگفتم كه به فكر يه همچين روزي بودم و از قبل پيشگيري كردم ، راه افتادم كه يه بانك كارتي پيدا كنم . كلي توي خيابونهاي كرج گشتم تا بالاخره يادم افتاد كه بانك صادرات 45 متري سپهر كارت داره . با خوشحالي گازيدم تا اونجا و با خودم هم ميگفتم كه بعد از گرفتن پول ميرم سر اتوبان بنزين هم ميزنم و بعد با خيال راحت ميرم سر قرارم . اما زهي خيال باطل . دستگاه كارتي خراب بود . پرسون پرسون دو تا عابر بانك ديگه هم پيدا كردم و هر دو تاشون به ميمنت و مباركي خراب بودن . حس ميكردم بنزين ماشينم داره نفسهاي آخرشو ميكشه . از خير سپهر كارت گذشتم و راه افتادم طرف خونهء داداشم كه اونطرف كرجه . اما از شانس مزخرفم اونها هم خونه نبودن . بالاخره بعد از 45 دقيقه سگدو زدن با ماشين ، يه بانك كه دستگاهش سالم بود پيدا كردم و پول گرفتم . اما همچين كه راه افتادم طرف پمپ بنزين ، ماشين پت پت كرد و خاموش شد ! بعله ، بنزين تموم شده بود !
در حاليكه از حرص داشتم خفه ميشدم ، پياده شدم و از يه بقالي يه نوشابه خانواده خريدم و در مقابل چشمان متعجب بقاله با كمال خونسردي خاليش كردم توي جوب . بعد سوار تاكسي شدم و رفتم پمپ بنزين و نيم ساعت بعد با يك ليتر و نيم بنزين كه با محاسبهء پول نوشابه و تاكسي برام به اندازهء 10 ليتر بنزين خرج ورداشته بود برگشتم . بنزينو ريختم توي ماشين و رفتم پمپ بنزين و باكمو پر پر كردم . بعد تازه يادم افتاد كه براي انجام كاري رفتم كرج . يه نگاهي به ساعتم انداختم و تا جان در بدن داشتم گاز دادم . وقتي رسيدم جلوي بنگاه و ديدم كركره اش پايينه ، به هر چي بانك و رييس بانك و تكنولوژي نصفه نيمه و دردسر داري كه وارد ايران شده لعنت فرستادم .
امروز رفتم حساب سپهرمو بستم و به روش مامان بزرگم ، چند هزار تومن پول واسه روز مبادا گذاشتم توي جيب كوچولوي توي كيف دستيم و زيپشو بستم !

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home