خدایا آیا واقعا لیاقت این همه نعمتهایی رو که در اختیارم گذاشتی دارم ؟
شبها که خسته سرمو میذارم رو بالش , دلم میخواد به این فکر کنم که پشت سر هم چقدر وقایع خوبی داری جلوی پام میذاری , به وجد میام , باورم نمیشه . هیجان , چند لحظه خوابو از چشمام دور میکنه اما خستگی که خودش هم یکی از نعمتهای توئه , زود غلبه میکنه به هیجان و مجال فکر کردن بهم نمیده و خواب چشمامو پر میکنه .
مدتها بود فکر میکردم که تو دیگه صدای منو نمیشنوی و منو نمیبینی . فکر میکردم دیگه خدای من نیستی و فراموشم کردی . میدونستم که ناامیدی از رحمت تو بزرگترین گناهه , و من این بزرگترین گناهو مرتکب شدم . به عدالتت و محبتت شک کردم , . ازت دلگیر شدم , اما فراموشت نکردم . هر چند که فکر میکردم تو فراموشم کردی .
خدایا , همهء این کارها رو کردی که منو شرمنده کنی ؟ تنها کسی که میتونه در اوج ناامیدی نسبت به همه چیز اینطوری آدمو در نعمتها غرق کنه , توئی . چیزهایی بهم دادی که حتی تصورشو محال میدونستم . اونقدر محال که حتی آرزومو بهت نگفته بودم . و تو نشون دادی که به هر چه که در قلبها میگذره هم آگاهی , و همهء آرزوهای نهان و بیان نشده رو هم میدونی و بهش واقفی .
خدایا همیشه , حتی در بدترین لحظه ها هم وجودتو باور داشتم , اما اینبار به همهء صفاتت هم از ته دل ایمان آوردم . میدونم که تو مهربونی و بخشنده , و نعیم و بزرگوار, و قادر و توانا .
برای همهء عمر ممنونتم خدایا . نعمتهایی رو که ارزانی کردی از من نگیر و حافظم باش .
Thursday, June 22, 2006
Previous Posts
- دیروز از سر کار که برگشتم خیلی خسته بودم . کلاسها ...
- عجب حالگیری بزرگی بود فوتبال ایران و مکزیک . بچه ه...
- تعطیلات آخر هفتهء گذشته رفتیم شمال . توی راه یه جا...
- میخوام به خودم بگم دنبال مقصر نگرد , تقصیر هیچکس ن...
- من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک --- چرخ بر هم زن...
- یه موجود نازنینی به اسم سارا در پست قبلی من کامنت ...
- عجیب و به شدت حال و هوای درس خوندن افتاده به سرم ....
- از راهنمایی و رانندگی اومدن مدرسهء بچه ها و ازشون ...
- عید که رفته بودیم شمال یکی از فامیلها یه دوست اینت...
- چهل سال پیش در چنین روزی یه دختر کوچولوی ناز ملوس ...
Subscribe to
Posts [Atom]
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home