روز اول مهر یه آقای شعبده باز آورده بودن مدرسهء بچه ها . اون هم یکی از بچه ها رو بعنوان دستیار برده بود بالای صحنه و اسمشو پرسیده بود . بعد سوال کرده بود : میخوای چیکاره بشی ؟
- دکتر .
- دوست داری اولین مریضت کی باشه ؟
- شما .
- خوب حالا دکتر چی میخوای بشی ؟
- دکتر زایمان و مامایی !!!!
میتونم تصور کنم که آقای شعبده بار بعد از شنیدن این حرف قیافه اش چه شکلی شده . اما هر چی فکر میکنم نمیتونم حدس بزنم که اون کوچولوی شیطون این حرفها رو همینطوری هوایی گفته , یا عمدا قصد داشته شعبده باز رو دست بندازه !
Friday, September 29, 2006
Previous Posts
- آخر هفته رفته بودم زنجان واسه مراسم عقد کنون پسر ب...
- امروز دو تا خبر خوش شنیدم .اول اینکه کتابم تجدید چ...
- باورم نمیشه که تابستون عزیز و دوست داشتنیم به این ...
- با هم پیمان بسته بودیم . به یاد داری ؟اول نگفته و ...
- چند وقت قبل شنیدم که یکی از دوستهام نسکافه رو تو ف...
- رفتیم واسه همسر خان کادوی روز پدر خریدیم . جوجه ها...
- دلم برات میسوزه . موجود قابل ترحمی هستی . آره خودت...
- این هم عکس خونهء نیما یوشیج که از پست قبلی جا موند...
- این هفته از شمال که برمیگشتیم , به پیشنهاد همسر خا...
- یکی بود و یکی نبود . یه آدمی بود که دلش میخواست زن...
Subscribe to
Posts [Atom]
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home