من و روحم: September 2003

Tuesday, September 30, 2003

افتخار واقعي در اين نيست كه هرگز به زمين نخوري . افتخار در اين است كه هر بار زمين خوردي دوباره برخيزي .
كنفوسيوس

شكست كامل وقتي تحقق پيدا ميكند كه انسان بپذيرد كه شكست خورده است .
اديسون

من با اين دو تا جمله كاملا موافقم . شما چي ؟

Saturday, September 27, 2003

ديروز رفته بوديم واسه دختر بزرگم يه ميز تحرير بخريم . حدودهاي ظهر بود كه كارمون تموم شد و سوار ماشين شديم كه برگرديم خونه . يهو دختر كوچيكم داد زد : من از اون تخته ها ميخوام !
با تعجب پرسيدم : كدوم تخته ها ؟
- همونها كه اونجا ميفروختن !
تمام فكر و ذهن ما از صبح مشغول انواع وسايل چوبي بود . واسه همين اولين چيزي كه به فكر من رسيد اين بود كه دخترم داره به جاي تخت ميگه تخته . گفتم : تو كه تخت داري .
با خنده جواب داد : تخت نه بابا ، تخته !
پرسيدم : چه تخته اي ؟
- تختهء خالي نه ، از اون تخته ها كه يه چيزي به اسمش چسبيده !
كلي فكر كردم و پرسيدم : نرد تخته ؟
- نه !
- پس چي ؟ منظورت يه چيز چوبيه ؟
با خونسردي جواب داد : نه ، خوراكيه !
جدا كم آوردم . داشتم فكر ميكردم اين چه جور خوراكيه كه به تخته هم ربط داره كه يهو دختركم داد زد : اوناهاش بابايي ، نگه دار . از اون تخته ها بخر .
مسير انگشت سبابهء كوچولوشو دنبال كردم و ديدم يه دستفروشه كه داره روي چرخ زغال اخته ميفروشه . طفلك فكر كرده بود اسم اونها زغال تخته است ، بعد زغال هم يادش رفته بود و فقط ميگفت از اون تخته ها ميخوام !

Saturday, September 20, 2003

از سايت اخبار روز :

گزيده ای از كتاب ” نصايح“ تأليف حضرت آيت الله مشكينی رياست محترم مجلس خبرگان رهبری و ترجمه ء آيت الله جنتی امام جمعه ء موقت تهران و عضو برجسته ء شورای نگهبان قانون اساسي
”زنان وفا ندارند، اخلاق پست دارند، شايسته شان ناشايسته است و ناشايسته شان رسوا مگر افراد نادري كه در پناه خدا از پليدی ها مصون اند. كاری كه به آنان واگذاری ضايع گردانند، سری كه به آن ها بسپری فاش كنند، ناچار در زندگی با ايشان اظهار دوستی كن اما دل به آن ها نبند، رفيق سرشان پندار، همه ء اختيارات و اسرارت را به آنان وامگذار كه امروز دوست اند و فردا دشمن.“

( صفحه ء ١۴٢ كتاب النصايح)

نحسی در سه چيز است: زن، چهار پا و خانه. نحسی زن به سنگينی مهر و ناسازگاری با شنوهر است، نحسی حيوان به چموشی و سواری ندادن است، نحسی خانه به تنگی و بدی همسايه و زيادی عيب آن است.

( صفحه ء ١۴٣)

هر كه ايمان به خدا و روز جزا دارد اجازه نمی دهد زنش به حمام برود (حمام های مخصوصی كه موجب فساد اخلاق می شود).

( صفحه ء ١٣۵)

سه دسته را اگر نيازاری آزارت كنند: زنان، نوكران، فرومايگان. ( زيرا اينها در معاشرت روش معتدلی ندارند كه حفظ حقوق ديگران كنند، اينان كسی را مانند كه به قصد زدن و كشتن حمله كنند، طرف مقابل مجبور است بزند و بكشد يا بخورد و كشته شود).

( صفحه ء ١٣١)

زن از سه راه حلال می شود: عقد دائم، عقد منقطع ( صيغه) و بردگی ( كنيزي).

(صفحه ء ١٣٨ )

بهترين صفات زنان بدترين صفات مردان است، يعني: كبر، و ترس، و بخل ( كه اين صفات در زن مايه ء حفظ عفت و نگهداری مال شوهر است، و در مرد موجب بدبختی و عقب افتادگی است).

( صفحه ء ١۴٢)

نيازي به توضيح نداره . تفسيرش كاملا واضحه . ولي آدم وقتي اينها رو ميخونه فكر ميكنه دارن در مورد يه جور روح خبيث شيطاني حرف ميزنن ، نه آدم !

Tuesday, September 16, 2003

اين سيستم نظرخواهي من بعد از تغيير و تحولات اخير يه اشكالي پيدا كرده و آدرس دوستاني رو كه نظر ميدن بصورت آي پي ( عدد ) به من نشون ميده . بنابراين وقتي دوستان جديد كه من صفحهء اونها رو نميشناسم ميان اينجا و زحمت ميكشن ، من نميتونم به صفحه شون برم .
اگه كسي ميدونه كه چطور ميشه اين مشكلو حل كرد لطفا به من بگه ، و ضمنا دوستان جديد لطف كنن و آدرس وبلاگشونو در متن نظرخواهي برام بنويسن كه من بتونم پيداشون كنم .
ممنون هزار تا .

Tuesday, September 09, 2003

ديروز توي اتوبان تهران كرج يه ماشين پاترول داشت توي خط سبقت دقيقا با سرعت 110 كيلومتر رانندگي ميكرد و پشت شيشهء ماشينش هم يه مقوا چسبونده بود كه روش نوشته بود : "حداكثر سرعت مجاز اتوبان 110 كيلوتر در ساعت است . لطفا بوق و چراغ نزنيد ."
اتوبان خيلي شلوغ بود و كسي نميتونست از سمت راستش سبقت بگيره . واسه همين پشت سر پاتروله يه قطار طولاني از ماشينهاي مختلف تشكيل شده بود . خيليها سعي كردن با جيمز باند بازي و لايي كشيدن از راستش سبقت بگيرن ولي نتونستن . بعضيها هم سعي داشتن با بوق زدن اعصاب طرفو خورد كنن كه بره كنار ولي اصلا انگار نه انگار . فكر كنم طرف ناشنوا بود . من 3 تا ماشين عقبتر از پاتروله داشتم راننگي ميكردم و حرص ميخوردم . خلاصه وقتي با سرعت مجاز و مطمئنه رسيديم به پل كرج ، طرف پيچيد طرف كرج و ماها كه همچنان داشتيم مستقيم ميرفتيم يه نفس راحت كشيديم و پامونو گذاشتيم روي گاز . فكر كنم قراره از طرف پليس راه بهش جايزهء رانندهء نمونه بدن !

Friday, September 05, 2003

تازگيها در سريالهاي تلويزيوني دخترهاي خوشگل و پولدار و تحصيلكرده با مردان بيسواد بدقيافهء بي پول و حتي بي كلاس و بي شخصيت و لات مآب و بعضا خل و چل عروسي ميكنن .
فكر كنم جناب لاريجاني بعد از مدتها تحقيق و تفحص در مسائل اجتماعي به اين نتيجه رسيده كه تمام معضلات اجتماعي ايران به دليل بي شوهر موندن دخترهاست ، و داره از اين طريق به جامعه القا ميكنه كه هيچ عيبي نداره كه شوهر آدم از خودش هزار پله پايينتر باشه .
اصل فقط اينه كه دختر بايد شوهر كنه . حالا هر خري بود باشه ، اصلا عيبي نداره . مهم اينه كه مرد باشه !

Tuesday, September 02, 2003

من نميدونم اين سيستم نظرخواهي وبلاگم چه مرگش شده كه ديگه ديده نميشه . شما ميدونين ؟

من و روحم